پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 1272
نویسنده : آرمان حسيني
بجز شکردهنی مایه هاست خوبی را --- به خاتمی نتوان زد دمِ سلیمانی؛
دردنامه رضا گلپور خطاب به دکتر محمود احمدی نژاد
"عماریون"- هر کجا دیده ی امید گشادیم به صدق بیش تر از همه آنجا هدف تیر شدیم!


جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد(صباغیان) رئیس محترم جمهور!
با سلام و آرزوی عاقبت به خیری.


مقدمتاً و از باب تبرک ، کلام حکیم ابوالقاسم فردوسی را یاد میکنم که فرمود:

منم بنده ی اهل بیت نبی
ستاینده ی خاک پای وصی
برین زادم و هم برین بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم

رئیس محترم جمهور!
این کمترین بنده ی عاصی حضرت حق به عنوان یک دوستدار مدّاح اهل بیت (ع) حاج منصور ارضی(حفظه الله) ، به عنوان مرید ایشان و به عنوان بلاگردان ایشان؛ به عرض مبارک می رساند که قبلاً اگر می خواستم کلامی به شما برسد اسفندیار رحیم مشایی را مخاطب قرار می دادم. اکنون به یمن حضور برخی دکورهای دور قاب آقای مشایی که نظرات او را نظرات شما و حضرتعالی را ذوب شده در او معرفی می کنند، متأسفانه مجبورم شما را مخاطب قرار دهم تا او شنیده و حجّت بیان وظیفه ام به شما و ایشان که باز به تعبیر دوستانتان گوئیا یک روح زلال در دو بدن اید! تمام گردد و چون به سبب شدت حیرت از ارادت شما به یک بیّن الغی به لکنت زبان افتاده ام در این نامه با پناه بردن به سروده های کم نظیر حضرت لسان الغیب خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی مطالبی را بیان میدارم:

به خطّ و خال گدایان مده خزینه ی دل
به دست شاه وشی ده که محترم دارد
ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی
هزارنکته درین کار هست تا دانی
بجز شکردهنی مایه هاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دمِ سلیمانی
هزار سلطنتِ دلبری بدان نرسد
که در دلی به هنر خویش را بگنجانی


مستحضرید که در آذر ماه سال گذشته ، اینجانب رضا گلپور نامه  ای خطاب به جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی؛دبیر کمیسیون فرهنگی دولت؛

رییس شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی؛
رییس گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری؛
رییس کارگروه زیارت و فرهنگ رضوی؛
جانشین رئیس‌جمهور در شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور؛
رییس مرکز ملی جهانی‌شدن؛
رییس شورای اطلاع‌رسانی دولت ایران؛
 نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور خاورمیانه؛
نماینده تام الاختیار رییس جمهور در ستاد راهیان نور؛
عضو شورای نظارت بر صداوسیما؛
عضو شورای فرهنگی دولت؛
 نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر ‏سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران؛
عضو کمیسیون اقتصاد؛
عضو کمیسیون فرهنگی؛
رییس کمیته ‏عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران-پاکستان-هند؛
نماینده ویژه رئیس‌جمهور جهت تصمیم‌گیری در مورد نحوه اجرای اختیارات هیأت وزیران در امور نفت؛
مسئول کنترل و نظارت مرکز امور حقوقی بین‌المللی ریاست جمهوری؛
مسئول  نظارت برکار سخنگوهای دولت و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت
و مشاور و  مسئول دفتر شما و ... شما

 {این سه نقطه را به جایگزینی قریب به بیست عنوان سمت اعطایی شما به نامبرده از باب اختصار ! در کلام و وقت به کار می برم.}

مطالبی پیرامون ضرورت توجه به سوابق پیچیده و غیر قابل انکار برخی نزدیکان حضرتعالی بویژه اسفندیار خان رحیم مشایی و محمدرضا رحیمی و...باز بویژه اقوام رده یک نسبی و سببیشان ( مثلاً برادرش کوروش رحیمی معروف به بختیار و همسر رسمی اوّلش طاهره ذبیحیان معروف به مقدم مادرِ پسرش "رضا" و مادر زنِ پسر حضرتعالی و... در همکاری با سازمان محاربین خلق ایران و ایفای نقش مستقیم آنها در به شهادت رساندن بسیجیان و سپاهیان مازندران و... و یا سوابق و روابط خانوادگی لطیفه عرفانی همسر محمدرضا رحیمی و برادرش مسعود و خواهرانش در انگلستان بویژه اسکاتلندیارد...) بیان نمودم.

در بزرگی کی روا باشد که تشریفات را
از فرشته بازگیری آنگهی بخشی به دیو

***

{به نقل از فرمایشات امام خمینی (پیام معروف به منشور روحانیت) 3 اسفند1367 تبیان آثار امام دفتر 32 { صحیفه ی امام جلد 21 صفحه ی 280و281 : }
ولایتی های دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته اند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند، و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیّش نبوده است ،امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می خورند!

دورست سرِ آب ازین بادیه هشدار
تا غولِ بیابان نفریبد به سرابت


جناب آقای دکتر احمدی نژاد!

فکرِ خود و رایِ خود در عالم رندی نیست
کفرست در این مذهب خودبینی و خود رایی


بنده در آن نامه مستندات ادعاهای مطروحه ی آقای قدرت الله لطیفی از اعضای تولیت مسجد جمکران و پابوسی آقای مشایی و امثال ایشان نسبت به او که پس از فوتش (قدرت الله لطیفی) جنابعالی و "مشایی" با تعطیل نمودن تمام کارهای خود در مراسم تشییع جنازه ی او در حسینیه ی بیت الرّقیّه در خیابان پنجم نیروی هوایی 29 مرداد 1386 شرکت کرده و سنگ تمام گذاشتید؛را مرور نمودم.

از دلق پوشِ صومعه نقدِ طلب مجوی
یعنی ز مفلسان سخنِ کیمیا مپُرس

***

{به نقل از کتاب جامع فرهنگ شیعه پژوهشکده تحقیقات اسلامی نشر زمزم هدایت 1385 صفحه ی 39 :}
آخرالزّمان یا واپسین دوران جهان به معنای دوران نبوّت پیامبر اسلام(ص) از هنگام بعثت تا دامنه ی قیامت است.امّا به طور اخص زمان ظهور حضرت مهدی(ع) را از آن اراده می کنند...

اینهمه شعبده ی خویش که می کرد اینجا
سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد

***

{به نقل از کتاب فرهنگ شیعه پژوهشکده تحقیقات اسلامی نشر زمزم هدایت 1385 : }
در توقیع امام زمان(ع) خطاب به آخرین نایب خاص، "علی بن محمد سمری"،آمده است که امام(ع) او را از پایان عمرش باخبر می سازد و ازآغاز غیبت کبری آگاه می کند و بدو فرمان می دهد که کسی را پس از خود به نیابت "خاص"برنگزیند و در پایان می فرماید: هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه ی آسمانی مدّعی دیدار با من شود، کذّاب است.بسیاری از علمای شیعه این توقیع را در کتب روائی خویش آورده اند...با بررسی شرح حال راویان ِ توقیع روشن می شود که توقیع ؛ مرسل یا ضعیف و غیرقابل اعتماد نیست و شیخ صدوق آن را از مشایخ معتمد خویش نقل کرده است... {صفحه ی 427}

غمِ حبیب نهان به زِ جستجوی رقیب
که نیست سینه ی اربابِ کینه محرمِ راز


رئیس محترم! جمهور

عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدای
ما همه بنده و این قوم خداوندانند


{ به نقل از فرمایشات امام خمینی 28 خرداد1360 تبیان آثار امام دفتر 42 { صحیفه ی امام جلد 14 صفحه ی 473 :}
ما منتظران مقدم مبارکش مکلّف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولی عصر(عج) حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغلبازی بپرهیزیم و رضای خداوند متعال را در نظر ببگیریم و همگان در مقابل قانون خاضع باشیم و با صلح و صفا و برادری و برابری به پیشبرد انقلاب اسلامی کوشا باشیم و حق متعال را در همه ی احوال حاضر و ناظر بدانیم و تخلّف از دستورات اسلام ننماییم.

ای که در دفترِ عقل آیتِ عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
قدر مجموعه ی گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست


{به نقل از کتاب جامع فرهنگ شیعه پژوهشکده تحقیقات اسلامی نشر زمزم هدایت 1385 صغحه ی 464 :}
ولایت فقیه در حقیقت نیابت عامّ از امام معصوم (ع) است و به معنای سرپرستی امور شیعیان در عصر غیبت کبری است...فقهای شیعه بر اصل نیابت فقیه عادل دارای شرایط فتوا از امام معصوم (ع) متفق اند (رسائل، محقق کَرَکی / 1 / 143) و حتّی برخی از آنان این اصل را بدیهی دانسته اند(جواهرالکلام 16/178 و عوائدالایام 529) پشتوانه ی روائی ولایت فقیه مقبوله ی عمر بن حنظله است.بنابراین روایت فقیه دارای صلاحیت را امامان معصوم(ع) به نیابت نصب کرده اند و این نیابت به گونه ی عامّ است (رسائل، محقق کرکی /1/143 ) .لازمه ی پذیرش حکومت اسلامی ، روا داشتن اختیارات مطلق برای فقیه است.فقیه حاکم علی الاطلاق است و همه ی اختیارات امام معصوم (ع) را داراست؛ زیرا ولایت مطلق ، به معنای رعایت مصالح عام در سرپرستی جامعه است و چون حوزه ی حکومت ، مصالح عمومی را نیز در برمی گیرد ، بدون ولایت مطلق برپایی حکومت اسلامی و اجرای دین مبین ممکن نیست (مجمع الفائده والبرهان ،مقدس اردبیلی /12/28) ولایت فقیه دوام بخشیدن به اختیارات حکومتی و عمومی امام معصوم (ع) در عصر غیبت است امّا بدین معنا نیست که فقیه در فضیلت و شخصیّت دینی و اخلاقی و علمی همپای معصوم(ع) است.(ولایت فقیه امام خمینی / 40)

قسّام بهشت و دوزخ آن عُقده گشای
ما را نگذارد که در آئیم ز پای
تا کی بود این گرگ ربائی بنمای
سرپنجه ی دشمن افکن ای شیر خدای

***

{ به نقل از فرمایشات امام خمینی 24 بهمن 1356 تبیان آثار امام دفتر 32 { صحیفه ی امام جلد 3 صفحه ی 323 : }
لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند ،آنها را دعوت به التزام کنید و اگر مؤثر نشد از شرکت دادن آنها در اجتماعات و انجمن های اسلامی احتراز کنید و گمان نکنید زیادی افراد هر چه باشد شما را به هدف نزدیک میکند و پس از وصول به هدف ، آنها دقابل تصفیه هستند.باید بدانید و می دانید که قشرهای غیر مسلم یا غیر ملتزم به اسلام از پشت به شما خنجر می زنند و شما را قبل از وصول به هدف از کار می اندازند یا نابود می کنند.از تجربه های سابق عبرت بگیرید...

خدا زان خرقه بیزارست صد بار
که صد بت باشدش در آستینی
آقای دکتر محمود احمدی نژاد
سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم
چگونه چون قلمم دودِ دل بسر نرود

 

حضرت دکتر محمود!
در آن نامه عرض کرده بودم که پس از طرح شفاف برخی مطالب روشن و سوابق غیر قابل انکار در جلسات حضوری شخص خودم با آقای رحیم مشایی از جمله مطالب پرونده ی نقش او در قتل عمد چند متهم بازداشت شده ی همکار و همراه و شهود اثبات جرائم برادرش کوروش و ادعاهای تیم کیاپاشا و آرش کوشا و ... به این نتیجه ی قطعی رسیدم که بیش و پیش از یافتن پاسخ قانع کننده برای موارد مبهم و مشکوک در سوابق اسفندیار باید به مبانی انحرافات فکری و عقیدتی اش توجه نمود.

بر درِ میخانه رفتن کارِ یکرنگان بود
خود فروشان را به کوی مِی فروشان راه نیست

شاید اگر روزی متن صوتی یا پیاده شده ی این قریب به هشت ساعت مصاحبه و دیالوگ انجام شده در جلسات گوناگون بنده و ایشان منتشر گردد کمک زیادی به فهم بهتر نوع نگاه و مبانی انحرافی او خواهد داشت که در جای خود قابل طرح است.

زاهد غرور داشت سلامت نبُرد راه
رند از رَهِ نیاز به دارالسلام رفت


پس از انتشار آن نامه ی بنده بر روی سایتهای خبری با فشار غیرقابل باور اما شبه قانونی مسئولان ذیربط امنیتی فرهنگی در کمتر از چند ساعت متن نامه از سایتهایی نظیر عماریون ؛ مشرق ؛ انقلاب اسلامی ؛ قطره و ... حذف گردید.

حافظا مِی خور و رندی کن و خوش باش ولی
دامِ تزویر مکن چون دگران قرآن را


بدلیل ترجیح آقایان مشایی ... ی شما و یا رحیمی مداح کهنه کار آقای هاشمی رفسنجانی در خطّه ی کردستان و تهران و ... در حذف صورت مسائل مطروحه در نامه ی مستند اینجانب از روی سایت ها و و عدم جرئت در طرح شکایت شان به عنوان شاکی خصوصی ؛ تنها تحقیقاتی توسّط دادستان در جایگاه مدعی العموم صورت پذیرفت که مستندات مطالبه شده در تحقیقاتشان عرضه گردید.پس از ان نیز این ابیات حضرت حافظ ؛ زبان حال بود :

جفا نه پیشه ی درویشی است و راهروی
بیار باده که این سالکان نه مردِ رهند
مَبین حقیر گدایانِ عشق را کاین قوم
شهانِ بی کَمر و خسروانِ بی کُلهند
غلامِ همّت دُردی کشان یکرنگم
نه آن گروه که ارزق لباس و دل سیهند
قدم منِه به خرابات جز به شرطِ ادب
که سالکانِ دَرَش محرمانِ پادشهند


باری جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد

با دعای شبخیزان ای شکر دهان مستیز
در پناه یک اسمست خاتمِ سلیمانی


تنها از بابت نمونه عرض می کنم که پس از انتشار آن نامه ؛ سایتهای طرفدار یا تحت تدبیر تیم دوستان گرمابه و گلستان شما ؛ به جای تنویر افکار عمومی ؛ رطب و یابس ها به هم دوختند که البته برای خنده ومزاح عاقلان مایه ی خوبی داشت . مثلاً مسافرت متعارف اینجانب به خارج کشور را که از باب اضطرار کاری و خانوادگی و روزها پس از انتشار آن نامه صورت پذیرفته بود به عنوان متواری شدن و فرار رضا گلپور منتشر نمودند و یا با بیان ملیت غیر ایرانی همسرم ! سعی در زیر سؤال بردن مستندات و وثائق مطروحه در آن نامه نمودند و امثال ذلک!

باده نوشی که درو روی و ریائی نبود
بهتر از زهدفروشی که درو روی و ریاست
ما نه مردانِ ریائیم و حریفانِ نفاق
آنکه او عالِمِ سرَّست بدین حال گواست

بد نیست تنها یک عنوان و آنهم از باب مشت نمونه ی خروار حاصل مدیریتی آقای مشایی و رحیمی را در تعلیم به اطرافیانشان مرور نماییم:

پیر پیمانه کِش ما که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان
دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان


کرم‌رضا پیریایی استاندار همدان که کارنامه ی گرانبها!ی همپایی با محمد رضا رحیمی را دارد و فرماندار شهرستان‌های دره‌شهر و آبادانان، قروه و دهگلان و بانه، مدیرکل اجتماعی و انتخابات استانداری، مدیرکل صدا و سیما در استان‌های ایلام و کردستان، مشاور رییس سازمان صدا و سیما و رییس مرکز موسیقی و سرود و معاون هماهنگی معاونت حقوقی رییس‌جمهور بوده است ، در مطلبی که روی سایت پایا نیوز مورخه ی سه شنبه 9 آذر 1389 انتشار داد نوشته :
اخیرا کسی به نام رضا گلپور با حمایت چند سایت اصولگرا که وظیفه تخصصی برعهده شان هنجارشکنی در قالب یورش به اعتقادات افراد محوری دولت است ، در نامه ای بر روی اطلاعات سجلی بعضی از افراد ، اتهاماتی را سوار کرده است که در نوع خود از زنندگی و بی حیایی عجیبی برخورداراست.
...این فرد (رضا گلپور)که در لحن کلامش زنبارگی و جملاتی از قبیل اینکه اگر بتوانم بازهم زنانی دیگر به کابین میبرم، نمونه اولی اینگونه اقدامات نیست.

در تاریخ ژورنالیسم ایرانی كسانی بوده اند که انواع فحش های آب کشیده خود را در زرورق یک راز افشا شده می پیچانده اند.{ظاهراً جناب استاندار در کلمات مصطلح عادات خود مبتلا به زرورق شناسی متبحرانه ایست!}
از احمد رشیدی مطلق که با بی شرمی در سال 56 به رهبر کبیر و زعیم دین حضرت امام خمینی (ره)توهین کرد و شعله انقلاب را برافروخت تا اکبر گنجی که در هر مطلب بی پایه ای با رفرنس های بی سر و ته ، حتی نبوت را انکار می کرد.
شهرت طلبی همه آن نیست که کسی در راهی پرافتخار به کسب اشتهار برود.گاهی افرادی ناتوان که برای دیده شدن له له می زنند ، در چشمه ای پاک خدو می اندازند تا در هر بار نام بردن از این فعل کثیف ، عامل فعل هم نامبرده شود.
... به کار بردن همان اسلوب در حمله به مهندس مشایی و معاون اول ریس جمهور و تقلیل شخصیت ریس جمهور از یک متفکر تاثیر گذار در عرصه جهانی و دارای گفتمان نافذ عدالت ملیتی در مراودات بین المللی به یک سمپات فاقد تئوری ، دیگر در حساب تسویه درون جناحی نمی گنجد و خوبست فردی اینچنین که عقده حقارت و عطش زنبارگی به جانش افتاده را در عرض رسانه های همگروهش بررسی و طبل بزرگی که در پس صداهای حقیری چون گلپور آماده خدشه به وجهه نظام است را پیدا کرده تا توخالی بودن حربه این طبال های بی هنر و ناشی نیز مشخص گردند...


جناب آقای احمدی نژاد به مصداق العاقل یکفیه الاشاره! باز به حضرت لسان الغیب شیرازی پناه میبرم که فرموده است :

قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلسِ آنکس که از هنر عاریست
بگذارم و بگذرم!...
بیا که خرقه ی من گر چه رهنِ میکده هاست
ز مالِ وقف نبینی به نامِ من دِرَمی
دلم گرفت ز سالوس و طبل زیرِ گلیم
به آنکه بر درِ میخانه بر کُنم عَلَمی


جناب آقای دکتر احمدی نژاد !

دولت از مرغ همایون طلب و سایه ی او
زانکه با زاغ و زغن شهپرِ دولت نبود
گر مدد خواستم از پیرِ مغان عیب مکُن
شیخ ما گفت که در صومعه همّت نبود
رئیس محترم جمهور ایران!
گر جان به تن ببینی مشغول کارِ او شو
هر قبله ای که بینی بهتر ز خودپسندی
تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی
یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی


حضرتعالی بارها ارادت خود به شهید رجایی و افتخار به راهروی در مسیر آن شهید را اعلام نموده اید.لطفاً در صورت امکان بدون حضور مسئول دفتر و ... خود در خلوتی این جملات روزهای پایانی حیات طیبه ی آن شهید زلال را بخوانید و به محک مبانی آن شهید به خود و اطرافیانتان نمره دهید:

فکرِ خود و رأی خود در عالَم رندی نیست
کفر است درین مذهب خودبینی و خودرأیی


شهید محمد علی رجایی : {به نقل از کتاب چهاردهم (شهید محمد علی رجایی) مرکز بررسی اسناد تاریخی 1387 :}
ما به خاطر این مردم هستیم.اگر مردم تشخیص دهند ما در خطّ اسلام نیستیم هیچ دلیلی ندارد که نخست وزیر یا وزیر بمانیم...آنچه ما فریاد می کنیم این است که رهبری در ایران صرفاً باید به ولایت فقیه باشد ولو اینکه بسیاری از روشنفکران و بسیاری از کسانی که محتوای انقلاب اسلامی ما را در نیافته اند این مطلب عظیم و این دستاورد مشترک انقلاب ما را در نیابند... به مردم توصیه می کنم که هر چه زودتر از مسئولین بعد از رهبری عبور بکنند و خودشان را با رهبر پیوند دهند و رهبر را به عنوان یک الگوی کامل این انقلاب همیشه در ذهنشان داشته باشند... من به عنوان یک سرباز کوچک در این حرکت اصرار می کنم و توصیه می کنم که سعی کنیم راه حل ها را از مکتبمان اسلام بیرون بیاوریم... به اعتقاد ما در نظام اسلامی رئیس جمهور با عدد(رأی) تعیین نمی شود.رئیس جمهور با قلب تعیین می شود.با دل تعیین می شود...این مردم در رابطه با مرجعیت حرکت می کنند باور می کنند سرمایه گذاری می کنند و آرمانهای اصیل خودشان را دنبال می کنند.این مردم بزرگترین عنصرشان عنصر مذهبی است که در مرجعیت خلاصه می شود و تبلور پیدا می کند...
کسی می تواند خود را در خطّ امام معرّفی کند که آرمانهای امام امّت را در تمام ابعادش قبول داشته باشد...ما به عنوان مقلّد امام همانطور که امام هر جا لازم بدانند می گویند که این مطابق اسلام نیست ما هم اقدام می کنیم و تغییرش می دهیم از نخست وزیر گرفته تا هر وزیر دیگر...

حافظ جنابِ پیرِمُغان جای دولَتَست
من ترکِ خاکبوسیِ این در نمی کنم

***

{به نقل از فرمایشات امام خمینی 11 مرداد1360 تبیان آثار موضوعی امام دفتر 45 (صحیفه ی امام جلد 15 صفحه ی 67 ) :}
با سپاس بی حد از الطاف کریمه ی خداوند متعال که توفیق به ملّت شریف و متعهد ایران عطا فرموده که ... به رغم تبلیغات دشمنان خارج و داخل ، با اکثریت قاطع افزون از دوره ی سابق جناب آقای محمدعلی رجایی(ایده الله تعالی) را به ریاست جمهوری کشور اسلامی ایران برگزیده و این مسئولیت بزرگ و بار سنگین را بر عهده ی او گذاشته است.و چون مشروعیت آن باید با نصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رأی ملت شریف را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم،و مادام که ایشان در خطّ اسلام عزیز و پیرو احکام مقدّس آن می باشند و از قانون اساسی ایران تبعیّت و در مصالح کشور و ملّت عظیم الشّأن در حدود اختیارات قانونی خویش کوشا باشند و از فرامین الهی و قانون اساسی تخطّی ننمایند، این نصب و تنفیذ به قوّت خود باقی است. و اگر خدای ناخواسته بر خلاف آن عمل نمایند،مشروعیّت آن را خواهم گرفت...

نخست موعظه ی پیر صحبت این حرفست
که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

***

جناب آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محترم!

مردی ز کَننده ی درِ خیبر پُرس
اسرار کَرَم ز خواجه ی قنبر پُرس
گر طالب فیضِ حق بصدقی حافظ
سرچشمه ی آن ز ساقی کوثر پُرس


قال علی(ع): الدنیا جیفه و طالبها کِلاب! (دنیا مردار گندیده است که سگان به دنبال آنند!)

حافظ اگر قدم زنی در رهِ خاندان به صدق
بدرقه ی رهت شود همّت شحنه ی نجف


ایضاً قال علی (ع): فی تقلّب الاحوالِ عُلِمَ جواهرُالرِّجال
در تغییر و دگرگونی حالات و حوادث حقیقت اشخاص شناخته می شود.


قیاس کردم و تدبیرِ عقل در رهِ عشق
چو شبنمی است که بر بحر می کشد رقمی
طبیب راه نشین دردِ عشق نشناسد
برو بدست کن ای مُرده دل مسیح دمی
هشدار که گر وسوسه ی عقل کنی گوش
آدم صفت از روضه ی رضوان بدر آئی!

***

{به نقل از فرمایشات امام خمینی 29 مهر 1360 تبیان آثار موضوعی امام دفتر 32{ صحیفه ی امام جلد 15 صفحه ی 321 :}

باید توجّه کنید تا کسانی ظاهرالصّلاح اسلام شناس نشوند و یکمرتبه متوجّه شوید از راه راست منحرف شده اید. یعنی سعی کنید اسلامتان از روحانیت جدا نشود و با آنان که اسلامشان با روحانیت مخالف است مخالفت کنید.

ایدوست دل از جفای دشمن برکش
با روی نکو شرابِ روشن درکش
با اهل هنرگوی گریبان بگشای
وز نااهلان تمامِ دامن درکش


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 15مرداد 1359 تبیان آثارموضوعی امام دفتر 34{ صحیفه ی امام جلد 13صفحه ی 77و78 :}
آقای رئیس جمهور افرادی که به درد جامعه ی اسلامی ما بخورد به درد مکتب ما بخورد باید تهیه کند معرفی کند ...در صدد باشد که اسلام را تقویت بکند. درصدد باشد که احکام اسلام را پیاده بکند نه در صدد این باشد که ملّیّت را احیا بکند.آنهایی که میگویند: "ما ملیت را می خواهیم احیا بکنیم" آنها مقابل اسلام ایستاده اند.اسلام آمده است که این حرفهای نامربوط را از بین ببرد.افراد ملّی به درد ما نمی خورند افراد مسلم به درد ما می خورند.اسلام با ملیت مخالف است ...آن مردِکه {اشاره به شاپور بختیار} در خارج گفت که اوّل من ایرانی هستم ملّی هستم دوم ایرانی هستم سوّم اسلام(ی).این اسلام نیست تو سوّم هم اسلامی نیستی...

پیر پیمانه کش ما که روانش خوش باد
گفت پرهیز کن از صحبتِ پیمان شکنان


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 22 تیر 1362 تبیان آثار امام دفتر 10{ صحیفه ی امام جلد 18 صفحه ی 6و7 : }
باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوخته اند و با اشخاص محرف نفوذی در بیوت شما با چهره های صد در صد اسلامی و انقلابی ممکن است خدای ناکرده فاجعه به بار آورند و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند. و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله الله در انتخاب اصحاب خود . الله الله در تعجیل تصمیم گیری خصوصاً در امور مهمّه .و باید بدانید و می دانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرّد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید و اقرار به خطا کنید که آن کمال انسانی است و توجیه و پا فشاری در امر خطا نقص و از شیطان است. در امور مهمّه با کارشناسان مشورت کنید و جانب احتیاط را مراعات نمایید...

نیکنامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار
خودپسندی جان من بُرهان نادانی بود...
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی است
نبُوَد خیر در آن خانه که عصمت نبود


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 12 مهر 1358 تبیان آثار امام دفتر 45 { صحیفه ی امام جلد 10 صفحه ی 221 : }
به حرفهای آنهایی که بر خلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب می کنند و می خواهند ولایت فقیه را قبول نکنند {اعتنا نکنید} اگر چنانچه فقیه در کار نباشد ولایت فقیه در کار نباشد طاغوت است.یا خدا یا طاغوت،یا خداست ، یا طاغوت.اگر با امر خدا نباشد،رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد،غیر مشروع است.وقتی غیر مشروع شد،طاغوت است؛اطاعت او اطاعتِ طاغوت است؛واردشدن در حوزه ی او وارد شدن در حوزه ی طاغوت است.طاغوت وقتی از بین می رود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود..شما نترسید از این چهار نفر آدمی که نمی فهمند اسلام چه است ؛ نمی فهمند که ولایت فقیه یعنی چه.آنها خیال می کنند که یک فاجعه به جامعه است!اینها اسلام را فاجعه می دانند،نه ولایت فقیه را.اینها اسلام را فاجعه می دانند،ولایت فقیه فاجعه نیست.ولایت فقیه ،تَبَع اسلام است.

یارِ مردانِ خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 28 اسفند 1358 تبیان آثار امام دفتر 32 { صحیفه ی امام جلد 12 صفحه ی 193و 194 :}
من شاهد بودم که روحانیت را به اسم ارتجاع و اسمهای ننگین دیگر در نظر ملت ساقط نمودند و سنگرهای بزرگ اسلام را یکی پس از دیگری با دست جوانان بی خبر از عمق توطئه ها شکستند و راه را برای مقاصد شوم استعمارگران باز کردند و شاعران درباری و نویسندگان وابسته بر ضدّ اسلام و خدمتگزاران به کشور و اسلام از رجال پاکدامن گرفته تا علمای بزرگ طراز اوّل با قلم و زبان و شعر و مقاله آنان را از ملت و ملت را از آنان جدا کردند و سایه ی شوم استبداد و استعمار را در طول پنجاه سال آنچنان برسرتاسر کشور عزیزمان گستردند که احدی را مجال گفتن حق نماند.من به شما ملت شریف ستمدیده اخطار می کنم جای پای آن شیطان بزرگ و شیاطین دیگر را در سراسر کشور می بینم که با نقشه ی حساب شده همان طرح زمان رضا خان را ریخته و با شیطنت درصدد اجرای آن هستند ...

حضرت آقای دکتر محمود احمدی نژاد!

عجب از لطفِ تو ای گُل که نشستی با خار
ظاهراً مصلحتِ وقت در آن می بینی
سخنی بی غرض از بنده ی مخلص بشنو
ای که منظورِ بزرگانِ حقیقت بینی
نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهتر آنست که با مردم بد ننشینی

 

آقای دکتر محمود احمدی نژاد!

ولو یک بار با خود اندیشیده اید که چرا هر چه مسأله دار است دور او جمع می شوند؟ و سرور انگاشته می شوند؟
مثلاً آیا اجازه می فرمائید مصاحبه با مسئولین وقت حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات پیرامون دلایل هولناک کنار زده شدن آقای بقایی از عضویت در وزارت اطلاعات یا صداوسیمای جمهوری اسلامی منتشر گردد؟
آیا اجازه می فرمائید بپرسم آقای فقیه که بزهکاری محرز در امر نظام وظیفه و استفاده از سند مجعول در دادسرا دارد چرا توسّط او وبه نام شما مسئول هلال احمر می نمائید!

 

شریف! ملک زاده و دیگراسامی خوش مسمّا! ...
ولو یک بار با خود اندیشیده اید در راستای ابراز فضل و افاضات انحرافی مشایی (این همذات شده ی شما ؛ ) که مرزهای عقلانی شریعت و طریقت را می شکند و مثلاً زیبایی زنان را منظر توحید معرفی کرده و با رقص یا بی حجابی آنان نیز مشکل چندانی ندارد ؛ تنها یک زن از زنان جامعه ی اسلامیمان به انحراف در رفتارهای شرعی خود مبتلا گردد برای انهدام آخرت شما کفایت می کند؟
به راستی شما این نظر انحرافی را که فی الجمله روحانیت را مانع ظهور امام عصر(عج) میدانند در برایند گفتار ها و مدیریت های او و تیم خوش سابقه اش شنیده اید؟ و آیا احساس نمی کنید باید از آن تبرّی بجوئید؟ چطور باید نتیجه گرفت که شما اکنون ناصالح بله قربانگو به مشایی را به صالح منتقد او ترجیح می دهید؟ جز مشایی و دور قاب های او روش استفاده ی شما از نیروها کاملاً ابزاری گردیده و هر چه نیروی کیفی و اصولی در صورت بیان کوچکترین نقد به این تیم منحرف و متلألئوالسابقه! با بی حرمتی توسّط شما طرد می شوند.
به راستی باید تحلیل محتوای عملکردتان را اینگونه تعبیر و جمع بندی نمود که شما به هدایت مشایی معتقدید چون مردم ایران تمایلات تنوع طلب و یا شادی طلب دارند و حافظه ی تاریخی مردم ایران ضعیف است و مردم تنها خروجی مسائل عمرانی و رفاهی را می بینند باید باکپی برداری از سیاستهای دوران خاتمی در ترویج اباحیگری و ولنگاری و شادی محوری زمینه ی ریاست جمهوری مشایی را که احیاناً وظیفه ای آخرالزمانی است!فراهم آوررد؟

***

جناب آقای رئیس جمهور !

ریاست بر همه ی جمهورهای جهان معاصر که هیچ ؛ ریاست بر همه ی جمهور های تاریخ و جغرافیا هم برای من و امثال من ارزش غفلت از خاکساری بر آستان ابالفضل العباس و شیعیان پدر ابوالعجائب ایشان را ندارد:

ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدای خاکِ درِ دوست پادشاهِ منست


نوای گرم و الهی حاج منصور ارضی در مرثیه سرایی و مداحی اهل بیت وصی رسول اعظم (علیهم الصلوه والسلام) تسلی بخش آلام زخمها و دردهای مردم غیرتمند کشورمان بویژه ایثارگران و جانبازان مختلف دوران رقصندگی مرگ اگاهانه و عزتساز یاوران آسمانی امام آخرالزّمانی حضرت حق است.

 

سحرم هاتفِ میخانه به دولتخاهی
گفت باز آی که دیرینه ی این درگاهی
همچو جم جرعه ی ما کش که ز سرِّ ملکوت
پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی
بر درِ میکده رندانِ قلندر باشند
که ستانند و دهند افسرِ شاهنشاهی
خشت زیرِ سر و بر تارکِ هفت اختر پای
دست قدرت نگر و منصب صاحبجاهی
سر ما و درِ میخانه که طَرف بامَش
به فلک بر شد و دیوارِ بدین کوتاهی
اگَرَت سلطنتِ فقر ببخشند ای دل
کمترین مُلکِ تو از ماه بُوَد تا ماهی

دور فلکی یکسره بر منهج عدلست
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل


معاونت حقوقی تحت مسئولیت حضرتعالی (همسر آقای حجازی) در دفاع از عامل تفرقه بین طرفداران شما و در دفاع از ادب و اخلاق! به شکایت از این هنرمند فرزانه و گرانقدر پرداخته است که مثلاً چرا در جمعی گفته فقط مانده که مشایی مسئولیت آفتابه های مسجد شاه را را هم تحویل بگیرد !
هر چند بهتر بود از معاونت حقوقی خود می خواستید برای تقویت فرهنگ ادب و فضیلت در کشور به شما تذکر بدهند که دور از شأن کسی است که دست تقدیر و حکمت ابتلائی حضرت حق او را در جایگاه رئیس جمهور نشانده است ؛ در حضور زنانی نظیر وزیر بهداشت خویش گفته باشد اون ممه رو لولو برد یا آب را آنجایی بریز که میسوزه و امثال آن که ...

حُباب را چو فتد بادِ نخوت اندر سر
کلاهداریش اندر سر شراب رود


از دیدگاه من ارزش یک تار موی سفید این پیر غلام اهل بیت (ع) در عرصه ی فرهنگی به همه ی فعالیتهای رئیس کمیسیون فرهنگی ات رجحان دارد. به روح الله بشارت و سید علی اصغر حسینی( نمایندگان حقوقی نهاد ) و نورمحمد صبری سرپرست دفتر دعاوی و قراردادهای حقوقی و همسر برادر حجازی (فاطمه بداغی) و امثال جوانفکر نیز برادرانه عرض می کنم که فأین تذهبون؟

با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد


 جناب آقای دکتر محمود!

ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
سر و زر در کَنَفِ همّت درویشان است


ندای ملکوتی حاج حسین سازور رزمنده ی جانباز دفاع مقدس در زیارت خوانی آل یاسین جمعه ها در خیمه ی تندیس مردانگی و شرف حاج محمود عطا در بیت الشهدای شهرری ؛ یکی از دهها نمونه گوهرهای پرورش یافته در مکتب مدافع حریم ولایت علی و اولاد معصومینش(ع) و تطهیر کننده ی ارواح آلودگان تردامنی نظیر نگارنده ی این سطور است.

واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما
با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم

حاج محمود ژولیده؛ حاج سعید حدادیان؛ حاج حسن خلج؛ حاج محمد رضا طاهری؛ حاج محمود کریمی؛ حاج مهدی سلحشور و دهها جواهر عزیز و بزرگوار دیگری که در رهروی از حاج منصور ارضی ؛ گدایی در گاه ائمه ی معصومین و پاسبانی از حریم ولایت فقیه را به سلطنت عالمین نخواهند فروخت ؛ آرزویی جز شهادت و زیارت اربابان آسمانی خود دارند؟

 

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانیِ عالم را طفیل عشق می بینم

 

به راستی خیال می کنید این عمل نیروهای تحت مسئولیت شما شرم دنیا و آخرت و سیه روزی برایتان در پی نخواهد آورد؟

بس تجربه کردیم درین دیرِ مکافات
با دُردکشان هر که درافتاد ورافتاد


{به نقل از مکتوبات امام خمینی کتاب کشف الاسرار صفحات 173و174 تبیان آثار امام دفتر 42 :}
مجالسی که به نام روضه در بلاد شیعه به پا می شود با همه ی نواقص که دارد باز هر چه دستور دینی و اخلاقی است و هر چه انتشار فضائل و پخش مکارم اخلاق است در اثر همین مجالس است.دین خدا و قانونهای آسمانی که همان مذهب مقدس شیعه است که پیروان علی (ع) و مطیعان اولوالامرند، در سایه ی این مجالس مقدّس که اسمش عزاداری و رسمش نشر دین و احکام خداست تا کنون به پا بوده و پس از این هم به پا خواهد بود و گرنه جمعیت شیعه در مقابل جمعیتهای دیگر در اقلیت کامل واقع شده و اگر این تأسیس که از تأسیسات بزرگ دینی است نبود تا کنون از دین حقیقی که مذهب شیعه است اثری به جا نمانده بود.

گر انگشتِ سلیمانی نباشد
چه خاصیت دهد نقشِ نگینی


{به نقل از فرمایشات امام خمینی 17 تیر 1358 تبیان آثار امام دفتر 42 ( صحیفه ی امام جلد 8 صفحه ی 526و527 ) :}
روضه ی سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست... الان هزار و چهارصد سال است که با این منبرها ، با این روضه ها و با این مصیبتها و با این سینه زنیها ما را حفظ کرده اند، تا حالا آورده اند اسلام را ... حرف سیدالشهدا حرف روز است،همیشه حرف روز است،اصلا حرف روز را سیدالشهدا آورده است دست ماها داده و سیدالشهدا را این گریه حفظ کرده است ،مکتبش را این مصیبت




مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: