ما نمی گوییم جامی در جهان شفاف نیست،
هست، اما چون جمال تو زلال و صاف نیست.
سوی ما کم التفاتی گر چه عین لطف توست
با چو مایی لیک، غیر از التفات انصاف نیست.
چشم خون افشان ما لعل و گهر می پرورد،
زین دکانداران بی پروا یکی صراف نیست.
لیله الاسرا اگر چه صحبت گیسوی توست،
داستان زلف تو داخل در آن اوصاف نیست.
قصه ی ما قصه ی لعل و لب و زلف و صباست،
ریشه ی عرفان ما از مصدر اعراف نیست.
زاهدان تشویش دارند از فغان و آه ما،
تیر آه ما ولی ضایع به این اهداف نیست.
صرفه جویی می کند چشمان ما در اشک، لیک
از دل دریای ما این قطره ها اسراف نیست.
1/10/94 ساعت 18